این عکس بابایی و مامانیمه
حكايت پسر ما :
بنام نامي حق باسلام به اونايي كه هر از گاهي يه سر به وبلاگ ما ميزنن. بله درست متوجه شديد خدا با لطف و كرمش بعد از 8 سال به ما يه پسر كاكل زري داده . تا به اين روز 5 ماهو 25 روز از زمان بارداریم ميگذره هنوز براي ما قابل باور نيست كه بعد از اين همه تلاش ودوندگي خداوند به ما فرزندي عطا كرده ولي با هر تكون و محكمتر شدن ضربه هاي پسرم هر روز اميدوارتر از ديروز ميشيم اما همچنان ترس شاید نشه تو دلم لونه داره اميدوارم با كمك خدا اين لونه تو دلم خراب بشه وبه سلامتي بتونم اين بارو به مقصد برسونم .(آمين) قشنگترين اتفاق زندگي ما : به اتفاق همسرم براي گرفتن جواب آزمايش به آزمايشگاه رفتيم و من از ترس شنيدن جواب منفي تو حياط آزمايش...
نویسنده :
ماماني
14:08
فشن 2013
بدون عنوان
بدون عنوان
اين لباسارو زندايي فريدم برام دوخته آخش خنك شدم
دست خاله شيرينم درد نكنه خيلي خوش تيپ شدم
ساعت حمام نفسم
بدون عنوان
قشنگم تو اين عكس شما چهار روزه بودي برديمت واسه آزمايش غربالگري اوفت كردن ماماني ...
نویسنده :
ماماني
21:41