مهراد گلممهراد گلم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

شيريني زندگي ما

حكايت پسر ما :

1392/7/15 14:08
نویسنده : ماماني
219 بازدید
اشتراک گذاری

بنام نامي حق

باسلام به اونايي كه هر از گاهي يه سر به وبلاگ ما ميزنن.

بله درست متوجه شديد خدا با لطف و كرمش بعد از 8 سال به ما يه پسر كاكل زري داده .بغل

تا به اين روز 5 ماهو 25 روز از زمان بارداریم ميگذره هنوز براي ما قابل باور نيست كه بعد از اين همه تلاش ودوندگي خداوند به ما فرزندي عطا كرده ولي با هر تكون و محكمتر شدن ضربه هاي پسرم هر روز اميدوارتر از ديروز ميشيم اما همچنان ترس شاید نشه تو دلم لونه داره اميدوارم با كمك خدا اين لونه تو دلم خراب بشه وبه سلامتي بتونم اين بارو به مقصد برسونم .(آمين)

قشنگترين اتفاق زندگي ما :

به اتفاق همسرم براي گرفتن جواب آزمايش به آزمايشگاه رفتيم و من از ترس شنيدن جواب منفي تو حياط آزمايشگاه موندم بعد از چند دقيقه با قيافه اي متعجب گفت :(ميگن مثبته )هر دومون ازشوق تو همون حياط نشستيم رو صندليو زديم زير گريه . همه اهل خانوادمون تو خونه منتظر خبر ما بودن با تماس من با زنداداش ف...بگذريم كه بنده خدا از حولش تو پله ها شيرجه رفته بود قهقهه اين خبرو بهشون داده بود ماهم با يه جعبه شيريني برگشتيم خونه و همه از خوشحالي منو بغل ميكردنو گريه ميكرديم آخه بعد از 8 سال تك دختر خانواده ميخواست مامان بشه .اون شب تا2 نصف شب تلفن خونه وهمراهمون زنگ ميخورد تمام آشنايان و فاميل از سر لطف به ما تبريك ميگفتن . 

اين بود حكايت كوچكي از شيريني زندگيمون ممنون كه با سر صبر خواننده اين حكايت بوديد .قلب   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان حنانه زهرا
17 مرداد 92 13:47
خداروشکر باخوندن پستت اشک تو چشام جمع شد ایشالله صحیح وسالم میادش