شيريني زندگي ما

عزیزم من و بابایی مشغول تماشای تلویزیون بودیم که متوجه شدیم که ناخن گیر رو از تو کشو برداشتی و میگی: ناخنامو بگیلم... قربون پسر تمیز و مرتبّم برم   ...

ما تحویل سال رو کنار مامان جون و بابا جون بابایی بودیم... ...

آفرین به پسر باهوش مامان   ...

کمک که چه عرض کنم   ...

پسر گلم به باباش تو شستن آکواریوم کمک میکنه... ...

...

در ابتدا سلام میکنم به دوستان خوبم و کسانی که در این مدت منتظر عکسام بودند و معذرت خواهی میکنم که اینقدر دیر عکس میذارم دلیلش هم کلی ماجراهای جورواجور بود که بیا وببین... از جمله اسباب کشی که در سال جاری داشتیم و قبل از اون هم تصادف مامان بزرگ وبابا بزرگ مهراد که خیلی ناراحتمون کرد...خلاصه خیلی سرمون شلوغ بود... اینم یه عکس از مهراد تو حیاط بیمارستان رفته بودیم ملاقات بابا بزرگ. ...

...

...